![]() |
فرمانده ای که پیش مرگ نیروهایش شد
آقای نوشادی به حبیب الله کریمی می گوید از منطقه خارج شویم ولی حبیب الله کریمی می گوید نه کجا برویم، بچه ها در مقر تطبیق هستند ما باید برویم ببینیم وضعیتشان چطور است. |
![]() |
دوباره غم بعد از شادی /سومین شهید مسجد |
![]() |
موشه رو بگیرش |
![]() |
بصره در تیررس |
![]() |
وقتی که فرمانده ذوب شد/ایستاده در برابر خورشید |
![]() |
الله بندسی/بنده خدا |
x □ - » |